بلغم:

اگر بلغم از حد خودش بیشتر شد:

 رنگ پوست روشن میشود چون مقدار خون کمتر است رنگ پوست روشن میشود و دیگر گندمگون نیست؛
 گلگون نیست؛
 زرد گونه نیست؛
 هر چه بلغمش بیشتر شد به طرف سفیدی گرایش پیدا میکند.

 اینجا هم سردی زیاد شده و هم تری افزایش یافته است پس استعداد چاقی وجود دارد؛
این چاقی با جنس چاقی که در دموی بود متفاوت است:
دموی چاقی بود ولی عضلاتش دوک داشت این چاقی صاف است و دوک عضلانی ندارد.
 بلغمیها وقتیکه که درشت بشوند مانند بشکه ای صاف میشوند بازو درشت است ولی صاف است ران ها هم به همین ترتیب هستند اندام میانی هم به همین ترتیب.

 هر چقدر رطوبت بالا رود پراکندگی مو کمتر میشود. مانند تن اطفال

 لطافت پوست هم تابع رطوبت است:
 هر چقدر رطوبت بیشتر شد لطافت پوست بیشتر میشود؛

پس بنابراین اگر ما بخواهیم به جای کرم مرطوب کننده، پوست بدن را لطیف کنیم بایستی از خوراکهای گرم و تر استفاده کنیم که به طور طبیعی و سیستمیک پوست لطیف شود مثل شربت عسل

حالا اگر مخاطبتان صفراویست چون در حد خشکی بسر میبرد به اون سرکنگبین میدیم هم خشکی اش را تلافی بکنیم  هم دو مرتبه رطوبت بهش اضافه میکنید
سرکنگبین باعث میشود که پوست به صورت سیستمیک رطوبت پیدا کند
 لازم نیست موضعی درمان کند ولی اگر بخواهد موضعی درمان شود باید همیشه کرم استفاده کند.

اگر ما بخواهیم نوع کرم ها را بر اساس مزاجها تقسیم کنیم:
 کرمهای مرطوب کننده را برای صفراویها تجویز میکنیم؛

بلغمی نیازی به کرم مرطوب کننده نداره چون خودش مرطوب هست

 دموی هم به همین ترتیب نیازی به کرم مرطوب کننده به آن شکل ندارد و رطوبت طبیعی در تنش وجود دارد.


 هرچقدر میزان رطوبت بالا باشه برافروختگی عروق کمتر شده، رگ پنهان تر میشود؛

شاید در بیمارستانها دیده باشید گاهی رگ کسی را به سختی میتوان پیدا کرد تا سرم را به او وصل کنید؛ این یعنی کسی است که از حداقل حرارت برخوردار است و حداکثر رطوبت را دارد.

گاهی اوقات فرد در ظاهرش چربی نشان میدهد ؛ چربی پوست در صفراست؛ صفرا چون در درون تن وجود دارد خون را میسوزاند و چربی را بیرون میزند.

 اگر یک نفر صفراوی حمام کند بیست دقیقه بعد سرش را لمس بکنید میبیند که چرب شده است.
 این گروه پوستشان چرب است  ولی بلغمیها پوستشان مرطوب است، چون حرارت درون تنش در حدی نیست که چربی را بسوزاند و سیال کند.

 پراکندگی مو در تن حداقل هست و مو نرم نازک و لخت میشود هر چقدر رطوبت بیشتر شود مو نازکتر و لخت تر میشود و رنگ مو روشن است.

 از نظر رفتار هم همینطور است: وقتیکه مخاطب شما دارای موی نازک است اینجوری دل نازکتر میشود با اشاره ای فورا بهش بر میخورد که باید نازش را بکشید،
اندامهای حرارتیش کم است و صفرای کمتری دارد پس بنابراین لب و دهان و بینی کوچک میشود،چشمان درشت میشود.

در رفتار :
آدمهایی محتاط
 آرام گام برمیدارند و گرایش به منفی بافی دارند؛
 دارای انعطاف پذیری بالایی هستند.
با هر طایفه ای موافق اند روی موضع خودشان پا فشاری نمیکنند

 توانایی پنهان کردن اسرار را دارند  برای مثال اگر شما در دریا یک ریگ بیاندازید ریگ پنهان میشود حتی اگر به اندازه فیل باشد؛

 توان پنهان کاری بلغمی بالاست در حالیکه برعکس دموی هرچه را داشته باشد آشکار میکند از یک غبار در دلش تا هر چیز که داشته باشد.
یک دموی قدرت خیالش را به سرمایه های خودش اضافه میکند و بلغمی حداقل داشته های خودش را به عنوان سرمایه اش اظهار میکند و حداکثرش را پنهان میکند

تمام کسانی که دنیا را ساختند دموی ها بودند،
 بلغمیها نگهداری کرده اند؛

 ساختن و طرحش با دمویها بوده است و نگهداریش با بلغمیها است.

 اختراعات را شرقیها انجام میدهند ثبت اختراعش را غربیها میکنند.
ساختن سیستم تولید و توزیع و بازار یابیش کار غربیهاست.

 بلغمی در کمینگاه مینشیند که کجا میشود سود بدست آورد ولی همیشه به هر حال تمایلی به طرف منفی دارد.

 خلق امکانات دست دموی هاست، تامین حقوق حفظ امکانات دست بلغمیهاست.

بلغمی چگونگی حفظ و نگهداری اینگونه مواد را دارد پس بنابراین یک جامعه موفق جامعه ایست که ترکیبی از این دو جناح درونش باشد ترکیبی از این دو جناح میتواند یک جامعه را در توازن نگه دارد

خوراک:
 در بلغمی تمایل به خوارک گرمیها بیشتر است چون رطوبت در تن و در گوارش  بالاست پس اشتهایش هم بیشتر است

فکر نکیند بلغمی کم کار است کم خرج هم هست بلعکس پر خرج است چون اشتهایش بالاست بخصوص خورده خوری بیشتر دارد اگر بخواهیم اشتها را کم کنیم باید رطوبت معده را هم کم کنیم
 بلعکس صفراوی چون رطوبتش کم بود اشتهایش کم است هر گاه بخواهیم اشتها را در صفراوی بیشتر کنیم باید رطوبت را زیاد کنیم باید ترشی بهش بدهیم سردی بهش بدهیم که اشتهایش را بیشر کند.